کامل راهکار از کاشی

سردر آب انبار ابراهیم خان دارای مقرنس کاری و کتیبه ای از کاشی خشتی زینت بخش آن میباشد. کاشیهای معرق و معقلی با نقش اسامی خداوند و محمد در بخشهای مختلف بنا، از جمله ایوانها و دیوارها، جلوهای چشمنواز به معماری مدرسه دادهاند. ابوالحسن صبا از زمان تأسیس رادیو تا پایان زندگیاش با این سازمان همکاری داشت و در برنامههای مختلف به عنوان تکنواز، همنواز، تنظیمکننده و سرپرست ارکستر حضور داشت. آخرین اثر شنیداری مرتبط با ابوالحسن صبا، صفحهٔ ۳۳ دورِ دیگری با قُطر ۲۵ سانتیمتر و مدت زمان ۳۰ دقیقه است که در سال ۱۳۵۲ توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهیه و تولید شدهاست. از نظر فرامرز پایور که خود از شاگردان صبا بودهاست، درستترین تکنیک نوازندگی سنتور در دورههای آموزشی صبا برای این ساز به چشم میخورد و بهتر از این دورهها کتاب دیگری در دسترس نیست. گوشههای دیگری همچون «شهابی» (به یاد شهابالسادات) در آواز بیات ترک و «دیلمان» و «امیری» (برگرفته از موسیقی محلی) در آواز دشتی، از جمله نغمههایی هستند که برای نخستین بار توسط صبا به ردیف موسیقی ایرانی افزوده شد. از جمله محصولات این روستا انار، انگور، زردآلو، و زعفران را میتوان نام برد که فقط به مصرف اهالی روستا میرسد.

با اینحال وی موسیقی ردیف را تنها مدرک مستند موسیقی ایرانی نمیدانست و معتقد بود که میبایست از منابع شنیداری نیز بهره برد. حالتها و رفتارِ صبا از منظر عرفان نیز مورد تحسین موسیقیشناسان بودهاست. ، نحوهٔ اجرای لگاتو و نتنویسی آن، و اجرای دقیق ریزها، نتنویسی برای زینتها، تکیهها و دیگر مضرابهای مورد نیاز سنتور از مواردی است که در ردیفهای سنتورِ صبا مشهود است. او معتقد بود اجرای نمایشی تکنیکهای نوازندگی نباید به ارزش هنری و زیبایی اثر لطمه وارد کند. روشهای مندرآوردی و صداهای ناموزون را نمیتوان بهعنوان یک کار نو و کاشی باستان یزد هنری قالب کرد. در آن زمان صدرالمحدثین ملودیِ یک کار عمل را بر روی شعر صفای اصفهانی میخوانَد که با این نیمبیت آغاز میشد: «دل بردی از من به یغما، ای ترک غارتگر من». نخست صدای «سیمِ سایر» است که انگشت گذاری روی آن انجام میشود، دومین صدا، از «سیم واخوان» (راجع) و سومین صدا از برخورد ناخن و تا حدودی سرِ انگشت به صفحهٔ ساز است. آثار شنیداری که از صبا به صورت رسمی برجای مانده، بین سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۳۶ ضبط شدهاند. آثار صوتیِ صبا که بر روی نوارهای مغناطیسی باقی ماندهاند را میتوان به دو بخش طبقهبندی کرد؛ آثار ضبط خصوصی در خانهٔ دوستانش ضبط شدهاند، و آثار اجرا شده در برنامههای رادیویی که بین سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۶ ضبط شدهاند.

از آثار خطاطی او رساله عینیه شیخ احمد غزالی به قلم علیرضا عباسی در مصر در کتابخانه محمد علی پاشا موجود است و همچنین رساله مرصاد العباد شیخ نجم الدین رازی که با آب طلا در روی کاغذ خانبالغ نوشتهاست در اسکندریه نزد یکی از اروپاییان موجود است. تمامی منارهها از آجر ساخته شده و پوششی با کاشی کاری بسیار زیبا دارند. هلالی بین دو ایوان دو ستونی و شاهنشین هم شیشههای رنگی بسیار زیبایی دارد. در سبک سهتارنوازی صبا، جایگاهِ دست راست بر روی صفحهٔ ساز، در فاصلهٔ مشخصی بین خَرَک و دسته قرار دارد و انگشت وسط بر روی صفحه تکیه داده میشود که این حالت برای اجرای دقیقِ مضرابهای چپ و راست مؤثر است. صبا در این آثار نمونههایی از تکنوازی منطبق با ردیف موسیقی ایرانی، اجرای برخی از نغمههای موسیقی محلی، تکنوازی و همنوازی همراه با «ارکستر مدرسهٔ عالی موسیقی»، اجرای ترانههای عامیانهٔ تهران از آثار اسماعیل مهرتاش، جواب آواز نخستین اثر ضبط شده از آواز بیات تهران با صدای جواد بدیعزاده، اجرای برخی از تصنیفهای طنز و جدی و همچنین همنوازی همراه با «ارکستر انجمن موسیقی ملی» در اجرای برخی تصنیفها و پیشپردههای تئاتر را ارائه دادهاست. در همین زمان، مراسم یادبود ابوالحسن صبا در سالن تئاتر دهقان، واقع در خیابان لالهزار تهران برگزار شد.

صبا در زمانهای بیکاری به دکان کفاشی که در نزدیک خانهاش بود میرفت و مردِ کفاش و همکاران او را در کفشدوزی راهنمایی میکرد که چگونه کفشهای بهتری ارائه دهند. او در تدریس سهتار، شاگردان اندکی را به صورت محدود در کنار سازهای دیگر نظیر ویلن آموزش داد با اینحال دوستش تقی تفضلی، تنها شاگرد صبا در سهتار است که بهطور مشخص نزد او نواختن سهتار را فرا گرفتهاست. اسماعیل نواب صفا نیز در همین ارتباط نوشتهاست: «در مرداد ۱۳۲۷ صدای سهتار احمد عبادی (پسر میرزاعبدالله) از رادیو پخش شد. مرحوم صبا گفت یک هفته سهتار و یک هفته ویلن در رادیو اجرا خواهم کرد. او بود که برای نخستینبار، ردیف موسیقی ایرانی را برای ساز ویلن نوشت و مکتب ویلن ایران را تثبیت کرد و گسترش بخشید. پس از درگذشت صبا، نمونههایی از نواختههای او بازتولید و منتشر شد. در بهمنِ ۱۳۳۶، از سوی مسئولان فرهنگی، دستور حفظ و نگهداری آثار و اشیاء متعلق به صبا و طرح تأسیس موزهای به نام او صادر شد. صبا جواهرسازی و زرگری را نیز تجربه کرده و این فن را نزد شخصی به نام عباس زرگر آموخته بود.